دیکشنری
داستان آبیدیک
عادی کردن
english
1
general
::
normalize, accustom
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
عادت مرسوم
عادت های مطالعه
عادت کردن
عادتا
عادتا تکرار کردن
عادتی
عادل
عادلانه
عادلانه عمل کردن
عاده البلد
عادهالشرع
عادی
عادی انگاری
عادی سازی
عادی سازی روابط
عادی کردن
عار
عارض
عارض شدن
عارض لشگر
عارضه
عارضه آب نگاشتی
عارضه زمین پتانسیلی
عارضه زمینی
عارضه نقشه نگاشتی
عارضۀ خطی
عارضۀ سطحی
عارضۀ طبیعی
عارضۀ مصنوعی
عارضۀ نقشه
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید